lundi 15 janvier 2007

براي همة خوبي هايت‌، متشكرم‌!


«راستي روز مادر، براي مادرت چي خريدي‌؟» «مي‌خواهم براي روز پدر براي پدرم يك ساعت عتيقه بخرم‌.» چقدر جملات آشنايي هستند، همة ما بارها و بارها اين حرفها را شنيده‌ايم و يا خودمان گويندة آن بوده‌ايم‌. براساس تصورات اشتباهي اين انديشه غلط در ذهن ما شكل گرفته است كه اگر مي‌خواهيم كسي را خوشحال كنيم و يا از زحمات و يا خوبي‌هايش تشكر كنيم حتماً بايد هديه گرانبهايي برايش بخريم و غافل از اين كه روح انسان بسيار آسماني‌تر و پاك‌تر از اين است كه بتوان با هديه‌اي زميني آن را خوشحال كرد. ممكن است بسياري از ما از داشتن لباس خوشحال شويم و يا اگر آن كيف چرمي را داشته باشيم احساس خوبي برايمان به ارمغان بياورد اما نكتة اصلي و مهم اين است كه هيچ چيز به غير از يك درك صحيح و انساني روح بشر را شاد نمي‌كند و او را تعالي نمي‌بخشد. در بسياري از اوقات تنها يك لبخند، يك تشكر واقعي و از ته قلب انسان را آنقدر خوشحال مي‌كند كه شايد اگر به او يك سكه طلا مي‌داديد چنين خوشحال نمي‌شد. در روابط انساني توجه و درك آنچه كه ديگران برايمان انجام مي‌دهند و به طور متقابل آنچه كه ما براي ديگران انجام مي‌دهيم‌، تعيين كننده بسياري از حالات روحي ما مي‌باشد. پس از بررسي‌هاي فراوان به اين نتيجه رسيده‌ام كه با ايجاد يك تقابل از محبت در بين انسانها، بسياري از مسايل و مشكلات روحي از بين مي‌رود و از عمده‌ترين مسايلي كه ايجاد ناراحتي شديدي در بين ما مي‌كنند اين است كه احساس كنيم ارزش كارمان درك نمي‌شود و انسان قدرشناسي در اطراف ما نيست‌. در اينجا به بررسي علت‌هاي عدم قدرشناسي مي‌پردازيم كه تنها با كمي دقت مي‌توانيم با رعايت آنها از يك سري روابط مطلوب و دوست داشتني لذت ببريم‌:

1 - بي‌توجهي و عدم دقت‌ من نمي‌توانم ابراز تشكر كنم‌. زيرا اصلاً درك نكرده‌ام كه چه به من داده شده است‌. پس توجه و دقت من كجا بوده است‌؟ هنگامي كه تنها به غُرغُر كردن مشغوليم هيچ كدام از هدايا و موهبت‌هايي را كه زندگي هر لحظه به ما مي‌دهد و يا براي ما آماده ساخته است را دريافت نمي‌كنيم‌. 2 - عدم درك و ديد واقعي از زندگي‌ گاهي اوقات متوجه نيستيم كه چه چيز و يا چيزهايي را دريافت كرده‌ايم‌، تا اين كه كمي وقت گذاشته و به بررسي‌، نگرش و درك زندگي واقع بينانه خود بپردازيم‌. ابتدا بعد از اين كه اين دقت و نيرو را گذاشتيم درك مي‌كنيم كه از چه ويژگي‌ها و نعمت‌هايي در تمام موقعيت‌هاي ويژه زندگي برخوردار بوده‌ايم و قدر تمام زحماتي را كه ديگران در اين مواقع برايمان كشيده‌اند را متوجه مي‌شويم‌. عميق شدن در زندگي باعث مي‌شود تا ما بفهميم تا چه اندازه زندگي‌مان توسط هدايا، محبت و خدمات ديگران پربارتر شده است‌. 3 - ديگران بايد بدانند كه من چقدر قدردان و سپاسگزارم‌ گاهي اوقات احساس قدرداني را نسبت به كسي كه كاري را برايم انجام داده است دارم اما از گفتن آن تنبلي مي‌كنم در صورتي مي‌توانيد چنين رفتار كنيد كه طرف مقابل شما، خيلي صميمي و نزديك باشد و حالات روحي شما را بشناسد و بداند محبتي را كه در حقتان انجام داده است را درك مي‌كنيد در غير اين صورت اگر او را خيلي نمي‌شناسيد حتماً مراتب قدرداني خود را به اطلاعش برسانيد. 4 - فراموشي‌ آنقدر تشكر كردن از كسي را از روي تنبلي به تأخير مي‌اندازم‌، كه فراموش مي‌كنم‌. تهيه يك ليست كوچك از كارهايي كه ديگران برايم انجام داده‌اند، را در اين كار ما را ياري مي‌كند. آلبرت شوايتزر درخصوص تشكر و قدرداني كردن مي‌گويد: «فردي كه به وي مديون هستيد، نبايد براي شما فردي عادي ميان افراد ديگر باقي بماند، بلكه بايد شخص ويژه‌اي براي شما بشود، مانند چيزي كه مقدس باشد.» قدرشناسي و سپاس بدان معني است كه چشمانمان را براي حمايت‌هاي زيادي كه از محيط اطراف خود دريافت مي‌كنيم باز نگه داشته‌ايم‌. اگر به اين روش زندگي كنيم كمتر فرصت رنج و درد كشيدن را پيدا مي‌كنيم زيرا توجه خود را براي كارهاي بهتري صرف مي‌كنيم‌. بيشتر از قبل به چيزهايي كه به ما داده مي‌شود، پي مي‌بريم و از كمك و ياري كه به ما مي‌شود خشنود مي‌شويم و خودمان هم در عمل به اطرافيان كمك مي‌كنيم و از آنچه كه تاكنون دريافت كرده‌ايم مقداري را هم به ديگران برگردانده‌ايم‌. با ابراز هر تشكر توجه را از خودخواهي دور ساخته و متوجه ديگران مي‌شويم‌. اين توجه ما تعيين كننده نوع زندگي ماست‌.